کدام کالاهای استراتژیک همچنان توسط فروشندگان محدود در جهان عرضه می شوند؟

انحصار در دهکده جهانی

امیر قاسمی، روزنامه دنیای اقتصاد
انحصار هنوز در دهکده جهانی و در دنیای تجارت آزاد وجود دارد. برخی از کالاها در دنیا در چند کشور محدود تولید می شود. این تمرکز در عرضه کالا باعث خواهد شد که مسائل تجاری به مرور امنیتی- سیاسی شود؛ چراکه اغلب کالاهایی که تولید آنها در جهان انحصاری است کالاهایی محسوب می شوند که حتی اختلال موقت در عرضه آن، می تواند زنجیره تولید جهانی را به هم بریزد.
رشد تجارت در قرن اخیر باعث شده تا کشورها بیشتر به هم وابسته شده و با همکاری، منافع بیشتری کسب کنند. در سال های اخیر ماشین ژاپنی، گوشی آمریکایی، گندم اوکراینی، عطرهای فرانسوی و لباس های ایتالیایی در کشورهای مختلف جهان و توسط شهروندان پنج قاره مورداستفاده قرار می گیرند. همه این ها نتیجه سال ها رشد مستمر نقش تجارت در اقتصاد جهان است. تجارت جهانی بسیاری از بازارها را، به بازار رقابت کامل نزدیک کرده است. حقوق کارگران در مناطق مختلف جهان در اثر تحرک پذیری بیشتر در نیروی کار فاصله کمتری پیدا کرده و این اتفاق در مورد قیمت کالاهای همگن نیز صادق است.
با این همه تصور اینکه تجارت باعث شده تا انحصار در همه بازارها کاهش پیدا کند، تصور دقیقی نیست. عرضه برخی از کالاها تحت تاثیر مسائلی همچون جغرافیا و تکنولوژی از چند مبدا محدود و به صورت متمرکز انجام می پذیرد. اولین کالاهایی که پس از خواندن این مطالب به ذهن می رسد احتمالا نفت، گاز و کالاهای معدنی هستند. البته این تصور کاملا اشتباه نیست اما تا حدی ناقص است. عرضه کالاهای نفتی، گاز و مواد معدنی به دلیل وابستگی به ویژگی های جغرافیایی کشورها نسبتا متمرکز است، با این وجود کالاهای جدیدی به لیست محصولات با عرضه کنندگان محدود اضافه شده است؛ کالاهایی با تکنولوژی پیشرفته.
بر اساس آمارهای موسسه مکنزی در سال 2021، بازارهای لپ تاپ و تلفن همراه بیشترین تمرکز را در سمت عرضه داشته اند. در این سال 88درصد لپ تاپ ها توسط سه کشور عرضه شده اند و در بازار تلفن همراه نیز 86درصد عرضه در اختیار سه کشور است. در رتبه سوم کالاهای با عرضه کنندگان محدود، سنگ آهن و کنسانتره قرار دارند که 86درصد عرضه آن توسط سه کشور انجام شده است. آمارها در سال های 2020 و 2019 نیز نسبتا مشابه است. این تمرکز در عرضه کالاها که بسیاری از آنها استراتژیک محسوب می شوند، باعث خواهد شد که مسائل تجاری به مرور به مسائل سیاسی- امنیتی تبدیل شوند.

انرژی و معدنی ها
تمرکز عرضه در انرژی و مواد معدنی تا حدودی مربوط به عوامل جغرافیایی است؛ برخی از مناطق منابع طبیعی بیشتر و برخی محدودیت منابع دارند، با این وجود نباید نقش جذب سرمایه گذاری و نوآوری در تولید را نیز نادیده گرفت. عرضه نفت خام نسبت به بسیاری دیگر از محصولات از تمرکز پایین تری برخوردار است، اما در مجموع می توان عرضه این ماده حیاتی را متمرکز دانست. در سال 2021، نزدیک به 15درصد عرضه بر عهده عربستان، 11درصد روسیه و 8درصد بر عهده کانادا بوده است. همچنین عراق، امارات و ایالات متحده هرکدام 7درصد از مجموع عرضه جهانی نفت را در اختیار دارند. عرضه آهن و کنسانتره قدری متمرکزتر است. بر اساس آمارهای مکنزی، در سال 2021، نزدیک به 58درصد عرضه آهن بر عهده استرالیا بوده است، پس از استرالیا، برزیل در جایگاه دوم قرار دارد که 23درصد عرضه جهانی آهن را به خود اختصاص داده است. آفریقای جنوبی، کانادا، اوکراین و پرو هم مجموعا 12درصد آهن جهان را عرضه می کنند.
آمارها به روشنی نشان می دهد که آهن و نفت به عنوان مثال هایی از مواد اولیه تولیدی که عرضه متمرکزی دارند، می توانند در برهه های زمانی به عنوان ابزاری سیاسی مورداستفاده قرار گیرند. همان طور که در سال های دور، در جنگ با رژیم اسرائیل، کشورهای عربی از ابزار نفت برای تحت فشار قرار دادن این رژیم استفاده زیادی کردند.

تکنولوژی در انحصار چند کشور
تغییرات در اقتصاد جهانی و نقش پررنگ تر تکنولوژی باعث شده تا قطعات الکترونیکی از نظر ارزشی روزبه روز اهمیت بیشتری در اقتصاد جهانی داشته باشند. جایگاه این محصولات به حدی است که تجارت کالاهای الکترونیکی و تکنولوژی مرتبط با آن به یکی از مهم ترین مسائل اختلافی بین چین و ایالات متحده تبدیل شده است. بر اساس آمارها، کره جنوبی 33درصد چیپ های حافظه داخلی را عرضه می کند. این رقم برای چین و تایوان به ترتیب معادل 27 و 21درصد است؛ در واقع 81درصد از عرضه این محصول بر عهده سه کشور است. حال فرض کنیم که به یک دلیل سیاسی یا امنیتی یکی از کشورها تصمیم بگیرد تا صادرات این محصول را به یک کشور یا گروهی از کشورها محدود کند؛ این وضعیت اثر مخربی بر تولید جهانی خواهد داشت و رشد جهانی را دچار اختلال خواهد کرد.
وضعیت عرضه در چیپ های پردازنده تا حدودی مشابه چیپ های حافظه داخلی است. در سال 2021، نزدیک به 32درصد از عرضه بازار را تایوان انجام داده است. در این سال مالزی حدود 15درصد عرضه و چین حدود 12درصد عرضه را بر عهده داشته اند. ایالات متحده که اقتصاد آن به میزان بسیار زیادی به تکنولوژی وابسته است، تنها 6درصد از سهم عرضه را به خود اختصاص داده است، به همین دلیل طبیعی است که این کشور نگران باشد تا وقایعی همچون یک جنگ یا انحصار بیشتر در عرضه این کالا، تولید در کشورهای هم پیمان آمریکا را با اختلال مواجه کند، به همین دلیل ایالات متحده در سال های اخیر تلاش داشته تا انتقال تکنولوژی قطعات برخی سخت افزارها را به چین محدود کند.
در تولید لپ تاپ نیز 80درصد از عرضه جهانی توسط چین انجام می شود. البته درنظرگرفتن این نکته ضروری است که برندهای کشورهای مختلف کارخانه های خود را در چین تاسیس کرده اند، با این وجود عرضه لپ تاپ بدون درنظرگرفتن نیروی کار ارزان چینی امکان پذیر نیست. هلند، دومین کشوری که لپ تاپ ها از طریق آن به جهان عرضه می شود، حتی به اندازه 10درصد چین در عرضه جهانی این کالا سهم ندارد. عرضه جهانی تلفن همراه هم کاملا متمرکز است؛ 70درصد موبایل ها نیز توسط چین به جهان عرضه می شود و در رده دوم ویتنام تنها 14درصد عرضه جهانی را بر عهده دارد. در تمام این آمارها باید این نکته را درنظر گرفت که ارقام مربوط به عرضه جهانی کالاهای مذکور است و نه تولید کالاها، بنابراین مصرف داخلی هر کشور در آمارها محاسبه نشده است.

انحصار و سیاست
علاوه بر کالاهایی که به آن اشاره شد، در بازار طلا، مواد پتروشیمی و زغال سنگ نیز تمرکز در عرضه تا حد زیادی وجود دارد. یکی دیگر از بازارهایی که عرضه کنندگان محصولات در آن محدود به چند کشور خاص است بازار محصولات مرتبط با سلامت است. به عنوان مثال 28درصد عرضه واکسن توسط بلژیک انجام می شود و ایرلند، آمریکا، چین و آلمان مجموعا 48درصد از عرضه جهانی واکسن را بر عهده دارند.
تمامی این آمارها یک تصویر دوگانه را ارائه می کنند. از طرفی از اینکه کشورهای مختلف عرضه کالاهای متفاوتی را در سطح جهان بر عهده دارند؛ می توان نتیجه گرفت که کشورها برای تجارت باید با هم همکاری داشته باشند و سعادت شهروندان جهانی در گرو این همکاری هاست؛ این یک تصویر خوش بینانه از وضعیت عرضه جهانی است، در مقابل ایده دیگری وجود دارد که طرفداران بیش تری را در سال های اخیر به خود جذب کرده است. بر اساس این ایده، اگر تمرکز عرضه، در کالاهای مهم در اختیار برخی کشورها باشد، ممکن است در یک زمان خاص این کشور از این مزیت اقتصادی بهره برداری سیاسی کند. دقیقا به همین دلیل است که آمریکا، کارخانه های تولید محصولات الکترونیکی خود را از چین به هند و کشورهای جنوب شرقی آسیا منتقل کرده و تجارت بیشتر با کشورهای دوست را در دستور کار قرار داده است.
برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که دوران تجارت آزاد به پایان رسیده و نوعی جنگ سرد تجاری آغاز شده است، با این وجود می توان از یک زاویه دیگر به این پدیده نگاه کرد. تغییرات در تجارت جهانی گرچه بر مبنای انگیزه های سیاسی آغاز شده است، اما امکان دارد نتیجه این فرآیند به معرفی قدرت های اقتصادی جدیدی منجر شود. وضعیتی که در آن رقابت در اقتصاد جهانی افزایش یافته و محصولات ارزان تر و باکیفیت بهتر به دست مصرف کنندگان برسد. آنچه آمارهایی که به آن اشاره شد به روشنی نشان می دهد تمرکز بیشتر در عرضه کالاهایی است که اختلال در عرضه آن حتی به صورت موقت زنجیره تولید و تجارت جهانی را مختل خواهد کرد، بنابراین با درنظرگرفتن ریسک های موجود باید از تصویر مبتنی بر ایده آلیسم فاصله گرفت. تجارت از سیاست منفک نیست و لازمه تعادل تجاری، تعادل در سیاست است.
کد مطلب : 329
https://gooya.ir/vdchtwnxd23ni.ft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما